تقسیم بندي مبردها از لحاظ کاربرد در ایجاد برودت :
۱ . مبردهایی که بطور معمول در سیستم هاي تهویه مطبوع بکار گرفته می شوند. مانند : R410A ، R407C
۲ . مبردهایی که معمولا هم در سیستم هاي تهویه مطبوع و هم در سیستم هاي تبرید (ایجاد دماي نه چندان پائین) استفاده می گردند. مانند : R22 ، R134a
۳ . مبردهایی که معمولا در سیستمهاي تبرید (ایجاد دماي پائین) استفاده می گردند. مانند : R502 ، R404A
۴ . مبردهایی که در سیستم هاي تبرید (ایجاد دماي مادون سرد) استفاده می گردند. مانند : R503 ، R13 ، R23
مبردهاي نوع CFC بطور وسیعی در صنعت و تجهیزات خانگی استفاده می شد ولیکن از دهه ۹۰ تولید و استفاده از این مبردها ممنوع شده و جاي خود را به مبردهاي HFC و HCFC داده اند . تولید مبردهاي HCFC نیز بر طبق تعهد بین المللی تا سال ۲۰۳۰ میلادي ادامه خواهد یافت.
مبردهاي هیدروکربنی و ترکیبات آن اکثرا از ترکیب عناصر هیدروژن ، فلوئور ، کلر (و بعضا برم یا نیتروژن) با کربن بدست می آیند.
افزایش کلر موجود در ترکیب یک مبرد سبب افزایش پارامتر ODP ترکیب ، افزایش نقطه جوش و افزایش میزان سمیت مبرد می شود . از مقایسه CFC ها و HCFC ها و HFC ها مشاهده میشود که HCFC ها نسبت به CFC ها داراي عدد ODP بمراتب کمتري هستند و HFC ها نیز که در ترکیب آنها عنصر کلر حذف گردیده داراي پارامتر ODP برابر صفر می باشند.
افزایش فلوئور در ترکیب مبرد باعث افزایش پارامتر GWP مبرد میگردد که این افزایش بدلیل افزایش قابلیت جذب اشعه فروسرخ خورشید توسط پیوندهاي کربن فلوئور ترکیب است . همچنین افزایش فلوئور سبب افزایش طول عمر مبرد در هوا و ماندگاري آن در جو نیز می گردد . براي نمونه PFC ها مبردهایی هستند که داراي عدد ODP برابر صفر هستند ولیکن میزان ماندگاري آنها در جو زیاد است.
افزایش عنصر هیدروژن در مولکول یک مبرد باعث افزایش قابلیت اشتعال مبرد و کم شدن پایداري و طول عمر مبرد در جو می گردد که این خود به مفهوم پارامتر GWP با مقدار عددي کمتر است . براي نمونه HC ها مبردهایی هستند که GWP آنها از ۵ کمتر بوده ولیکن بشدت قابل اشتعال هستند.
استفاده از مبردهاي قابل اشتعال ، تنها به کشورهاي اروپائی محدود شده است و بسیاري دیگر از کشورها بر اساس استاندارد ISO 55149 و EN 378.2000 استفاده از مبردهاي قابل اشتعال را ممنوع کرده اند.
آمونیاك (NH3) مبردي است که از دهه ۱۸۷۰ در سیستم هاي تبرید مورد استفاده قرار گرفته است . داراي عدد ODP و GWP برابر صفر بوده و نشتی در سیستم براحتی بواسطه بو کشیدن قابل تشخیص می باشد . آمونیاك مبردي سمی بوده و تنفس آن باعث بروز اختلال در سیستم تنفسی می شود و این یکی از دلایلی است که استفاده از این مبرد به سیستم هاي صنعتی محدود شده است.
دي اکسید کربن CO2 مبردي است که قابل اشتعال نبوده ، اثرات مخربی بر روي لایه ازن از خود بجاي نمی گذارد ، سمیت بسیار کمی داشته و به مقدار زیاد قابل دسترسی است . سیستم تبریدي که از این مبرد بعنوان سیال عامل استفاده می کند داراي بازدهی کم و فشار کار بالا می باشد. بهمین دلیل استفاده از این مبرد در سیکل های تبرید بمقدار قابل توجهی کم است . آینده استفاده از این مبرد نیز تنها به تهویه مطبوع و صنعت اتومبیل سازي محدود خواهد شد.